۱۳۸۷ آذر ۸, جمعه

ستاره دنباله‌دار



دنباله‌دار جسم کوچکی در منظومه شمسی است که معمولاً از غبار و یخ تشکیل شده و با نزدیک شدن به خورشید ذرات سطحی آن تبخیر شده و مانند دنباله به نظر میرسد.

نام

عنوان «ستاره دنباله‌دار» که بسیار رایج است از نظر علمی دقیق نیست (چون ستاره‌ها دنباله ندارند.) در متن‌های فارسی گاه واژه‌های «گیسودار» و «گیسودراز» و «ذوذنب» (از عربی، به معنای «دم‌دار») برای دنباله‌دار بکار رفته‌است.[۱]
سیاره برجیس (مشتری) نیز یکی از گیسودارها به شمار می‌آمده و نام آن نیز عربی‌شدهٔ پرگیس فارسی است که احتمالاً پُرگیس (پرمو) معنی می‌داده‌است.[۲]
برخی از دنباله‌دارها به یادبود کاشف آن نامگذاری می‌شود. مثلاً دنباله‌دار اوترما (Comet oterma) یا دیگر همکارانش دنباله‌دار ایکیا سکی (Comet Ikya - Seki) (ایکیا و سکی) که همنام کاشفان خود هستند.
برخی از دنباله‌دارها بر اساس سال کشفشان نامگذاری شده‌اند. مثلاً ۱۹۷۱آ اولین دنباله‌داری بود که در سال ۱۹۷۱ میلادی کشف شد و همینطور ۱۹۷۱ب دنباله‌دار کشف شده بعدی در آن سال بود و غیره.
پس از آنکه مدار دنباله‌دار محاسبه شود، شماره‌گذاری بر اساس عبور از نقطه قرین خورشیدی انجام می‌گردد. مثلاً ستاره دنباله‌دار 1971I اولین دنباله‌داری بود که در سال ۱۹۷۱ میلادی از نقطه قرین خورشید گذشت.


انواع دنباله‌ها
در هر دنباله‌دار دو نوع دنباله وجود دارد: دنباله غبار و دنباله گاز یونیزه. دنباله غباری از ذراتی به بزرگی ذرات موجود در دود تشکیل شده است. این نوع دم هنگامی تشکیل می‌شود که باد خورشیدی مقداری ماده از کُما جدا می‌کند. چون این ذرات بسیار کوچکند با کوچک‌ترین نیرویی جابجا می‌شوند، در نتیجه این دنباله‌ها معمولاً پخش و خمیده‌اند.
دنباله‌های گازی وقتی تشکیل می‌شوند که نور خورشید مقداری از مواد کما را یونیده می‌کند و سپس باد خورشیدی این مواد یونیده را از کما دور می‌کند.
دنباله‌های یونی معمولاً کشیده‌تر و باریکترند. هر دوی این دنباله ها ممکن است تا میلیون‌ها کیلومتر در فضا پراکنده شوند. وقتی که دنباله‌دار از خورشید دور می‌شود دم و کما از بین می‌روند و فقط مواد سرد و سخت درون هسته باقی می‌مانند. تحقیقات راجع به ستاره دنباله‌دار هیل-باب وجود نوعی دم را نشان داد که شبیه دنباله‌های تشکیل شده از غبار بود، ولی از سدیم خنثی تشکیل شده بود. (همانطور که گفتیم مواد موجود در هسته نوع کما و دنباله را تعیین می‌کنند).


منشأ دنباله‌دارها
دنباله‌دارها در دو جا بطور بارز یافت می‌شوند: کمر بند کوییپر و ابر اورت. دنباله‌دارهای کوتاه مدت معمولاً از ناحیه‌ای به نام کمربند کوییپر می‌آیند. این کمربند فراتر از مدار نپتون قرار گرفته است. اولین جرم متعلق به کمربند کوییپر در سال 1922 کشف شد. این اجسام معمولاً کوچک هستند و اندازه آنها از 10 تا 100 کیلومتر تغییر می‌کند. طبق رصدهای هابل حدود 200میلیون دنباله‌دار در این ناحیه وجود دارد که گمان می‌رود از ابتدای تشکیل منظومه شمسی بدون تغییر مانده‌اند.
دنباله‌دارهای با تناوب طولانی مدت از ناحیه‌ای کروی متشکل از اجرام یخ زده به نام ابر اورت سرچشمه می‌گیرند. این اجرام در دورترین قسمت منظومه شمسی قرار دارند و از آمونیاک منجمد، متان، سیانوژن، یخ آب و صخره تشکیل شده‌اند. معمولاً یک اختلال گرانشی باعث راه یافتن آنها به داخل منظومه شمسی می‌شود.


مشخصات فیزیکی
یک دنباله‌دار در مراحل اولیه ظهور خود به تکه‌ای ابر نورانی شبیه است، ولی هر چه در مسیر خود به خورشید نزدیکتر می‌شود، روشنایی آن نیز زیادتر می‌شود. دنباله اکثر آنها به حدی شفاف است که می‌توان نور ستارگان را از میان آن دید.


رأس دنباله‌دار
زمانی که یک دنباله‌دار پیدا می‌شود، در نخستین مرحله مانند نقطه‌ای کوچک از نور به چشم ما می‌آید، هرچند ممکن است که قطر واقعی آن هزاران کیلومتر باشد. این نقطه نور را راس یا هسته ستاره دنباله‌دار می‌گویند، که به نظر دانشمندان گروه بزرگی از اجسام خرد و سفت است که با گازهایی ترکیب یافته است.


دم ستاره دنباله‌دار
همچنان که ستاره دنباله‌دار به خورشید نزدیک می‌شود، معمولاً دمی به دنبال آن کشیده می‌شود. این دم از گازهای بسیار رقیق و ذرات خردی درست شده است که از درون هسته ستاره دنباله‌دار تحت تأثیر خورشید بیرون می‌جهند. دمهای ستارگان دنباله‌دار از نظر شکل و اندازه گوناگون هستند، برخی کوتاه و ریشه مانند و برخی کشیده و باریک. معمولاً طول آنها به نه میلیون کیلومتر می‌رسد و گاهی هم البته ممکن است به 160 میلیون کیلومتر برسد. بعضی از ستارگان دنباله‌دار هم اصلاً دم ندارند.

گیسوی ستاره دنباله‌دار

گرداگرد هسته، یک چیز دیگر هم هست به نام گیسو. گیسو ماده‌ای ابر مانند و تابنده است که گاهی قطرش به 240000 کیلومتر و بیشتر می‌رسد.


ماده ستاره دنباله‌دار
احتمالاً دنباله‌دارها از گاز و سنگریزه تشکیل یافته‌اند که همه این مواد بصورت گلوله یخی درآمده‌اند. با نزدیک شدن آن به خورشید دما بالا می‌رود و گاز و غبار بصورت دنباله جریان می‌یابند و سرانجام با دور شدن از خورشید سر دنباله‌دار دوباره یخ می‌زند.


حرکت ظاهری ستاره دنباله‌دار
وقتی ستاره دنباله‌دار از خورشید دور می‌شود، نخست دمش پیشاپیش می‌رود و سپس سر آن. علت این امر آن است که فشار نور خورشید اجزای کوچکی از هسته ستاره را بیرون می‌راند و این خود باعث تشکیل دم در پیشاپیش راس آن می‌شود. در نتیجه هنگامی که ستاره دنباله‌دار از خورشید دور می‌شود، دم آن می‌بایست جلوجلو برود و در اثنای دور شدن از خورشید ستاره دنباله‌دار کم کم از سرعت خود می‌کاهد و از انظار ناپدید می‌شود. ستارگان دنباله‌دار ممکن است سالها از برابر چشم ما مخفی بمانند، ولی بیشتر آنها بالاخره به چشم ما خواهند آمد. آنها به گرد خورشید پیوسته در حرکت هستند، ولی برای یک دور گردش به دور خورشید ممکن است زمان زیادی در راه باشند.


مدار ستاره دنباله‌دار
بیشتر دنباله‌دار در مدار بسته‌ای در حال حرکتند، یعنی بر روی مداری حرکت می‌کنند که ابتدا و انتهایش بر هم منطبق می‌باشد. این دنباله‌دارها (مانند ستاره دنباله‌دار هالی) بعد از یک پریود به نزدیکی زمین آمده و دوباره مشاهده شده‌اند.
مدارهای دنباله‌دار های دیگر سهمی یا هذلولی است و به احتمال زیاد اینها فقط یکبار در نزدیکی زمین ظاهر و روئیت گردیده و دور می‌زنند و سپس می‌روند و دیگر به نزدیکی زمین برنمی‌گردند.
به علت تأثیرات گرانشی، دنباله‌دارها در حضیض سریعتر حرکت می‌کنند تا در اوج. دنباله‌دارها از مدت چرخششان یه دور خورشید طبقه بندی می‌شوند: دنباله‌‌دارها با مدت تناوب کوتاه و متوسط (مانند هالی با دوره تناوب 76 سال) بیشتر در بین خورشید و پلوتون به سر می‌برند

تغییر مدار دنباله‌دار
دنباله‌دارهای جدید از دورترین بخش‌های منظومه شمسی می‌آیند و بیشترشان فقط در مدت چند ماه خورشید را دور می‌زنند و سپس برمی‌گردند و گردش خود را در ورای پلوتو به انجام می‌رسانند. گردش آنها در مدارهایی بسیار پهن است و چندین هزار سال طول می‌کشد. برخلاف سیاره‌ها، دنباله‌دارها می‌توانند مدارخود را با مدارهای کاملاً جدید عوض کنند. آنها اجسامی با ثبات نیستند و هر گاه به سیاره‌ای بزرگ مانند مشتری بسیار نزدیک شوند، کشش گرانشی آن، مدار دنباله را عوض می‌کند. این حادثه برای دنباله‌دار هالی اتفاق افتاده و از این رو تکرار بازگشت آن بیشتر شده است.

مرگ دنباله‌دار
با نزدیک شدن دنباله‌دار به خورشید دنباله‌اش بزرگ‌تر می‌شود. دنباله همواره در جهت مخالف خورشید قرار می‌گیرد. فشار نور و حمله بادهای خورشیدی دنباله را به طرف مقابل می‌راند. هر موقع که دنباله از کنار خورشید می‌گذرد، از ماده‌اش کاسته می‌شود، یعنی اینکه ستاره دنباله‌دار با هر بار عبور از نقطه قرین خورشیدی مقداری از مواد خود را در اثر گرمای خورشید و نیروهای جذر و مدی از دست می‌دهد تا بالاخره ستاره دنباله‌دار از بین می‌رود، که برخی از ستاره‌های دنباله‌دار با دوره تناوب کوتاه به چندین تکه تقسیم شده و یا حتی از هم پاشید.


منابع
طوسی، نصیرالدین (شارح)، شرح ثمره بطلمیوس، تهران: مرکز نشر آثار مکتوب، ۱۳۷۸. ص. بیست و شش.
طوسی، نصیرالدین (شارح)، شرح ثمره بطلمیوس، تهران: مرکز نشر آثار مکتوب، ۱۳۷۸. ص. بیست و شش.

آسمان‌تان چطور بود؟


راهنمای تعیین حد قدر در شب‌های رصدی
آیرین شیوایی

از یک شب رصدی بازگشته اید؛ برای دوست منجمتان از رصد و جایی که رفته بودید، صحبت می کنید؛ پیش از هر چیز او از شما می پرسد: "آسمانش چه طور بود؟" پاسخ شما چیست؟
- خوب بود
- بد نبود، از تهران بهتر بود!
- عالی! نمی دونی چه آسمونی بود!!
....

اما این پاسخ ها چه قدر برای دوست‌تان قانع کننده هستند؟ آیا او با شنیدن این پاسخ‌ها متوجه وضعیت آسمان آن محل می‌شود؟
یکی از روش‌های سنجش تاریکی آسمان شب، سنجش "حد قدر" آسمان است. حد قدر آسمان نشان می‌دهد کم نورترین ستاره‌ای که در آن آسمان می‌توانید با چشمان برهنه ببینید، از چه قدری است. به این ترتیب آسمانی با حد قدر 6.5، آسمانی بسیار مناسب و آرمانی است و آسمان شهرهای بزرگی مانند تهران حد قدری حدود 3.5 تا 4.5 دارند.
یکی از روش‌های سنجش حد قدر آسمان، که بیشتر مورد استفاده منجمان آماتور است، شمردن تعداد ستاره‌های قابل مشاهده با چشمان برهنه در مناطق مشخصی از آسمان است. شما مناطق مشخص شده را در آسمان می‌یابید و ستاره‌هایی را که می‌توانید در آن منطقه ببینید، می‌شمارید. سپس با مراجعه به جدول‌های مربوط، از روی تعداد ستاره‌ها می‌توانید حد قدر آسمان‌تان را تخمین بزنید.
این نقشه‌ها و جدول‌های مربوط به آنها را، که تمام آسمان را پوشش می‌دهند، می‌توانید در اینجا بیابید:

http://obs.nineplanets.org/lm/rjm.html

چگونه از ماه عکاسی کنیم؟


برگردان از نگار نامور

Astrophotography for the Amateur ترجمه از کتاب


ماه از جهت های گوناگون آسان ترین جرم آسمانی برای عکاسی است . سطح ماه دارای جزئیات بسیار زیادی است که شما می توانید از آنها عکس بگیرید .عکاس و عکاسی از ماه همیشه برای ما هیجان انگیز بوده است .
در این مقاله به شما خواهیم گفت که چطور با استفاده از وسایلی ساده از ماه عکسهای زیبایی تهیه کنید .

لنز و سایز عکس
برای عکاسی از ماه شما به یک لنز تله و یا یک تلسکوپ نیازمندید . لنزهای معمولی دوربینهای شخصی، نمی توانند به خودی خود تصویر بزرگی از ماه به دست آورند و جرئیات ماه در این عکس ها قابل مشاهده نیست .
اندازه ی تصویر ماه روی فیلم به فاصله ی کانونی لنز بستگی دارد و از فرمول روبه رو به دست می آید :
اندازه ی عکس روی فیلم = 110÷ فاصله ی کانونی لنز
برای یک نتیجه ی تقریبی می توان اندازه ی تصویر ماه را یک صدم فاصله ی کانونی در نظر گرفت .
بیایید فرض کنیم شما از یک لنز 35 میلیمتری با فاصله ی کانونی 50 میلیمتری استفاده می کنید . در این صورت ماه ِ شما تنها 0.5 میلیمتر قطر خواهد داشت . حتی اگر آن را در بیشترین اندازه ی خودش بزرگ کنید ( 25×16) ماه به قدری کوچک است که اصلا جزئیاتی روی آن مشخص نخواهد بود . بنابر این شما باید از لنزهای بلند تله استفاده کنید . مثلا یک لنز 400 میلیمتری به شما تصویری به قطر 3.6 میلیمتر می دهد که در بزرکترین اندازه ی عکس به 54 میلیمتر می رسد . اما شاید این هم برای نشان دادن جزئیات ماه کافی نباشد .
همچنین شما می توانید برای افزایش بزرگنمایی ازteleconverter استفاده کنید که می تواند بزگنمایی را 2.3 برابر و یا بیشتر افزایش بدهد . اگر بر روی یک لنز 400 میلیمتری یک teleconverter دوبرابر کننده نصب کنید فاصله کانونی خود را به 800 میلیمتر افزایش داده اید که برای عکاسی از ماه به همراه جزئیاتش بسیار خوب است . البته بهتر است که تا می‌توانید از لنزهای با فاصله‌ی کانونی بزرگتر استفاده کنید .
چگونگی استفاده از لنز تله
در اینجا چند نکته وجود دارد که به هنگام استفاده از این گونه لنزها با به آنها توجه داشته باشید .
1- حتما از پایه‌ی دوربین استفاده کنید و حتی الامکان از تماس مستقیم دست با دوربین خودداری کنید تا از لرزشهای احتمالی دوربین جلوگیری شود. حتی در عکاسی با زمان نوردهی بسیار کوتاه تماس مستقیم دست با دوربین کار ماهرانه‌ای نیست .
2- لنز خود را در صورت امکان روی f/5.6 و یا f/8 قرار دهید بخصوص اگر ازteleconverter استفاده می کنید .
3- در صورت امکان برای کاهش اثر خطاهای رنگی از فیلتر زرد استفاده کنید .
4- به دقت فوکوس کنید . فقط لنزتان را روی حالت بینهایت قرار ندهید و سریع عکس بگیرید . قرار دادن لنز روی حالت بینهایت ممکن است باعث شود که لنز گرمای انبساط را به درون خود راه دهد و یا دیگر چیزهایی که باعث ایجاد خطا در عکس می شوند . استفاده از یک teleconverter به خاطره بزرگنایی که دارد ممکن است ایرادات را بهتر به شما نشان دهد .
5- به یاد داشته باشید که در استفاده ازteleconverter باید دریچه‌ی دیافراگم دوربین را با توجه به آن تنظیم نمود. مثلا اگر در لنز 100 میلیمتری اگر f/8 مناسب باشد در 200 میلیمتری f/16 قرار می گیرد .
6- اگر نمی‌توانید از ماه در ابعاد بزرگ عکس بگیرید می‌توانید از هلال ماه کمی بعد از غروب خورشید که هوا مقداری روشن است به همراه درختان بلند و .... عکسهای زیبایی بگیرید. حتی می‌توانید از ستاره‌هایی که گاهی به ماه نزدیک می‌شوند استفاده کنید و یا با ماه یک عکس دونفره بیندازید .

ربات تازه‌ی ناسا برای ساکنین ماه



هاشم سیماب


منبع: popsci.com



دوشنبه 9 اردی‌بهشت 87 - نسل جدید ربات‌های ناسا، شاید از نظر فن‌آوری چیز شگفت‌انگیز و تازه‌ای نباشد. اما نکته‌ی مهمی که به همراه این ربات‌هاست، امکان تازه‌ای است که به فضانوردان آینده هدیه خواهد شد: این ربات‌ها می‌توانند محل استقرار و زندگی فضانوردان را به هرجایی که می‌روند، ببرد.
چیزی که تصویر آن را می‌بینید، یک خانه‌ی متحرک است: Athlete به معنی پهلوان، مخفف (All-Terrain Hex-Limbed Extra-Terrestrial Explorer) است.او به راستی پهلوان است. با شش پایی که هر کدام از آن‌ها قابلیت‌های بسیاری دارند.
"پهلوان" را متخصصان آزمایشگاه پیشرانه‌ی جت ناسا در پاسادنا ساخته‌اند. این موجود شش‌پای آلومینیومی دو متر و نیم قطر و دو متر و 10 سانتی‌متر ارتفاع دارد. هر کدام از این پاها جداگانه کنترل می‌شوند و با استفاده از چرخ‌های بسیار سبک به این سو و آن سو حرکت می‌کنند.
در زمین‌های ناهموار این چرخ‌ها قفل می‌شوند تا پهلوان با نوک پایی راه رفتن، از زمین‌های پوشیده از قلوه‌سنگ‌ها یا تپه‌های با شیب زیاد بالا برود. روباتی که به ماه خواهد رفت، تقریبا دوبرابر این نمونه‌ی آزمایشی است که در تصویر دیده‌اید و از فولاد ساخته شده است. او باید بتواند 15 تن بار را به راحتی با سرعت مجاز 5 کیلومتر در ساعت و به هرجایی که لازم است، به دوش بکشد. به گفته‌ی یکی از متخصصان این سرعت مجازی است که شما می‌توانید بدون دغدغه از چپ شدن در ماه – به دلیل گرانش پایین آن – حرکت کنید.

مزیت استفاده از پهلوان واضح است: در زمین شما کاراوان خود را در کمپ اصلی پارک می‌کنید و برای گشت‌های روزانه در اطراف، از ماشین‌هایی مثل جیپ استفاده می‌کنید. حالا همین اتفاق در ماه خواهد افتاد: پهلوان ایستگاه اصلی را متحرک می‌سازد و فضانوردان با استفاده از مه‌نوردهای کوچک خود در اطراف به گشت و گذار می‌پردازند. بعد، وقتی که از گشت‌های روزانه‌ی خود خسته شدند، سوار کاراوان خود می‌شوند و آرام به مکان دیگری حرکت می‌کنند. فضانوردان روی ماه یا مهندسان در پایگاه‌های زمینی می‌توانند مقصد بعدی پهلوان را مشخص کنند. دوربین‌هایی که دورتادور این شش‌پا نصب شده‌اند می‌توانند نمایی سراسری (پانوراما) از محیط اطراف به کاربر نشان دهند.
وقتی دو پهلوان به هم متصل شوند، درهای محل سکونت فضانوردان با دقتی حدود یک هزارم سانتی‌متر نسبت به هم تنظیم می‌شوند. این محوطه‌ای آب‌بندی شده را فراهم می‌کند. در این شرایط، فضانورد می‌تواند با تی‌شرت خود از محوطه‌ای که زندگی می‌کند به مثلا آزمایشگاهش در اتاق بغلی برود. در آن‌جا فضانوردان می‌توانند نمونه‌های سنگی که در طول ماموریت‌های روزانه و یا با استفاده از دریل‌ها و ابزارهای خاکبرداری که به پاهای پهلوان نصب می‌شوند جمع‌آوری شده‌اند را آزمایش کنند.
آن‌ها به دنبال پاسخ سوال‌های علمی زیادی خواهند بود. مثلا آیا به راستی یک شهاب‌سنگ نسل دایناسورها را منقرض کرده است و اگر این‌طور باشد، این اتفاق چه زمانی بوده است؟ ممکن است سرنخ این معما در ماه باشد!
یک برخورد عظیم با زمین می‌تواند پوششی نازک از غبار را بر سطح ماه بنشاند. چون ماه هیچ حرکت لایه‌ای (حرکت تکتونیکی) ندارد، لایه‌های زیر سطح، احتمالا کمتر با هم مخلوط شده‌اند. استفاده از یک ماشین حفار در پهلوان، به ما اجازه خواهد داد تا به لایه‌های مختلف نگاهی بیندازیم و سیر زمانی تقریبا واضحی از وقتی که این رویدادها اتفاق افتاده داشته باشیم - درست همچون نگاه کردن به رگه‌های تنه‌ی درخت.
دانشمندان JPL امیدوارند که پهلوان را تا سال 2012 در ماموریتی بدون سرنشین و برای آزمایش به ماه بفرستند. اینکه در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، تا اندازه‌ی زیادی بستگی به موفقیت برنامه‌های ناسا دارد. مهم‌ترین آن‌ها جانشین کردن پروازهایی است که به جای سیستم شاتل‌ها، از سیستم‌های کپسولی (همچون سایوزهای روسی) استفاده خواهند کرد.
ناسا در نظر دارد تا سال 2020 دوباره انسان‌هایی را بر ماه فرود آورد. اگر چنین شود، احتمالا پهلوانِ آینده، از این نمونه‌ی آزمایشی بسیار پیشرفته‌تر خواهد بود. در نهایت ربات باید بتواند به صورت خودگردان عمل کرده و با استفاده از فرمان صوتی فضانورد نیز ماموریت‌های خود را انجام دهد. او همچنین باید بتواند از تخته‌سنگ‌های عمودی با استفاده از قلاب‌های چنگکی فرود آید.
شاید پهلوان ِ آینده، به قول یک ضرب‌المثل ایرانی، بتواند از دیوار راست هم بالا برود! دیواری که سرانجام آدمی را به مسکونی کردن ماه یا مریخ خواهد رساند.

در همین زمینه:+ فیلمی از آزمایش این ربات


+ صفحه‌ی ربات در سایت رسمی JPL


۱۳۸۷ آذر ۷, پنجشنبه

اولين كساني كه ماه را با تلسكوپ ديدند




Lunar rover: یک روور ماه پیما نزدیک ریل هدلی پارک کرده. این ریل یک کانال طولانی ست که شاید به وسیله گدازه ها در چهار میلیارد یا سه میلیارد سال قبل شکل گرفته باشد. این عکس را یک فضانورد در آپولو15 در سال 1971 گرفته


گاليله فيزيكدان و ستاره شناس ايتاليايي اولين توصيف علمي درباره ماه را با استفاده از آنچه كه از طريق تلسكوپ ديده بود، ارايه داد. در سال1609 گاليله سطح كوهستاني و ناهموار ماه را توصيف كرد. اين توصيف كاملاً با آن چيزي كه عموم فكر مي كردند متفاوت بود. مردم در آن زمان فكر مي كردند كه سطح ماه صاف است. گاليله نوشت كه مناطق تاريك ماه، بلند و كوهستاني و مناطق تاريك صفحات صاف هستند. گاليله يك گودال بزرگ را در كوهستان هاي مركزي ماه جزء به جزء تشريح كرد و درباره منشأ ‌‌"سوراخ" هاي روي كره ماه بحث كرد.
بقيه ستاره شناسان قرن شانزدهم نقشه ماه را كشيدند و شكل هر سطحي را كه مي توانستند ببينند را فهرست كردند. هرچه تلسكوپ ها قوي تر مي شدند مشاهدات بيشتر مي شد. در سال 1645 مهندس و ستاره شناس آلماني "ميشل فلورنت ون لانگرن" (Micheal Florent van Langren) نقشه اي را منتشر كرد كه اسامي شكل هاي سطح ماه و اكثراً گودال هاي ماه را داشت. به تدريج ستاره شناسان ديگري بر اين اطلاعات افزودند و نقشه ماه را كامل و كامل تر كردند.

تا آخر قرن نوزدهم بيشتر ستاره شناسان فكر مي كردند كه آتشفشان گودال هاي ماه را به وجود آورده. دردهه 1870 ستاره شناس انگليسي ريچارد اي پروكتور(Richard A Proctor) به درستي گفت كه گودال ها از برخورد اشياء سفت و سخت با سطح ماه به وجود آمده اند. تا مدت ها ستاره شناسان كمي با نظر پروكتور موافق بودند. در سال 1892 زمين شناسي به نام گرو كارل گيلبرت (Grov Karl Gilbert) گفت كه بيشتر گودال هاي ماه بر اثر برخورد به وجود آمده اند و وي بناي بحثش را بر اندازه بزرگ بعضي از گودال ها استوار كرد. او براي اولين بار تشخيص داد كه حوضچه ها هم جزو گودال ها هستند.

در ابتداي سال 1959 اتحاد شوروي سابق و ايالات متحده آمريكا يك سري از فضاپيماهاي روباتي را به ماه فرستادند. در سال 1961 فرستاده شدن آپولو به ماه به تهيه نقشه زمين شناسي ماه با استفاده از عكس و تلسكوپ كمك كرد. اين اطلاعات به دانشمندان كمك كرد به طور اساسي تكامل ماه را درك كنند.

در سال 1969 آپولو11 بشر را به ماه برد. اولين انساني كه قدم به ماه گذاشت نيل آرمسترانگ بود. بعد از آن شش آپولوي ديگر به فضا فرستاده شد. آخرين فضاپيماي گروه آپولو به نام آپولو17 در سال 1972به فضا رفت. فضاپيماهاي آپولو به فهم بيشتر درباره ماه كمك كردند و اطلاعات بسيار خوبي درباره سياره هاي ديگر نيز در اختيار بشر قرار دادند.

بعد از آپولو، اتحاد شوروي هم چهار فضاپيماي ديگر لونا را به ماه فرستاد. كه آخرين آنها به نام لونا24 در سال 1972 نمونه هايي از خاك ماه را به زمين آورد.

تا سال 1994 فضاپيماي ديگري به ماه نرفت. در اين سال ايالات متحده مدارگرد كلمنتين"اربيتر كلمنتين" را به ماه فرستاد. از فوريه تا مي آن سال چهار دوربين كلمنتين بيش از دو ميليون عكس از ماه برداشتند و با ليزر، بلندي و عمق كوه ها، گودال ها و اشكال ديگر ماه را اندازه گيري كردند. علايمي كه كلمنتين فرستاد حاكي از آن بود كه مقدار زيادي آب يخ زده در ماه وجود دارد. اين يخ درداخل گودال هاي قطب جنوب وجود داشت.

فضاپيماي "پراسپكتور" هم از ژانري 1998 تا جولاي 1999 دور ماه گشت. اين فضاپيما فعاليتش را روي عناصر شيميايي ماه متمركز كرد. حوزه هاي مغناطيسي ماه را بررسي كرد و شواهد محكمي پيدا كرد مبني بر اين كه در هر دو قطب يخ وجود دارد و مقداري يخ هم در منطقه ای به نام "ريگوليت" قرار دارد.

فضاپيماي "اسمارت1" نیز به وسيله آژانس فضايي اروپا در سال 2003 راه اندازي شد تا در سال 2004 دورماه بگردد. هدف اين فضاپيما تحقيق درباره منشأ ماه و عناصر شيميايي آن بود.

عقايد قديمي

اولین انسانی که روی ماه قدم گذاشت نیل آرمسترانگ بود که این تصویر را از باز آلدراین گرفت که نزدیک به سیسموگراف دیده می شود. یک دوربین تلویزیونی هم در زمینه پشت است. مدل ماه پیمای آنها ایگل است که در راست دیده می شود. (عکس از ناسا)
عقايد قديمي
بعضي از مردم در گذشته فكر مي كردند كه ماه يك بشقاب چرخان آتش است. ديگران باور داشتند كه ماه آينه اي ست كه زمین و درياهاي زمين را باز مي تاباند. اما فيلسوفان در يونان قديم فهميدند كه ماه فضايي در مدار زمين است. بعضي از فيلسوفان يوناني عقيده داشتند كه ماه دنيايي بسيار شبيه به زمين است.

حتي 100 سال پيش از ميلاد مسيح پلوتارك(Plutarch) حدس مي زد كه در روي ماه هم انسان زندگي مي كند. ظاهراً يوناني ها عقيده داشتند كه مناطق تاريك روي ماه دريا و نقاط روشن خشكي هستند
در حدود 150 پيش از ميلاد بطلميوس ستاره شناس يوناني كه در اسكندريه مصر زندگي مي كرد گفت كه ماه در فضا, نزديك ترين همسايه زمين است. او فكر مي كرد كه هم ماه و هم خورشید دور زمين مي گردند. ديدگاه بطلميوس بيش از 1300 سال مورد قبول بود. اما در ابتداي قرن 16 ستاره شناس لهستاني نيكولا كپرنيك نظر درستي ارايه داد. او گفت كه زمين و ديگر سياره ها دور خورشيد مي گردند و ماه به دور زمين مي گردد.برای کسب اطلاعات درباره تأثیرگذارترین نظرات در علم ستاره شناسی اینجا را کلیک کنید.


همجوشي هسته اي ستارگان


انرژي بسيار زياد ستاره, از فرايندي كه همجوشي هسته اي نام دارد تأمين مي شود. اين فرايند موقعي شروع مي شود كه دماي هسته ستاره جوان در حال رشد به حدود يك ميليون كلوين مي رسد.





ستاره بتلگئوس

ستارگان مبدل هاي هسته اي بسيار بزرگي هستند. در مركز ستارگان، اتم ها برخوردهاي اتمي شديدي با هم مي كنند كه ساختمان اتم را تغيير مي دهد و مقدار زيادي انرژي آزاد مي كند. همين فرايند ستارگان را داغ و روشن مي كند.
در بيشتر ستاره ها، واكنش اوليه ناشي از برخورد اتم ها به هم اين است كه اتم هاي هيدروژن به هليوم تبديل مي شوند كه اين امر با آزاد شدن مقادير بسيار زيادي انرژي همراه است. اين واكنش, همجوشي هسته اي ناميده مي شود. چون هسته (واقع در مركز اتم ها) اتم ها را با هم جوش مي دهد و يك هسته جديد تشكيل مي دهد.

همجوشي هسته اي يك واكنش اتمي ست كه سوخت ستارگان را تأمين مي كند. در همجوشي, بسياري از هسته ها (مراكز اتم ها) با هم تركيب مي شوند تا يك عنصر بزرگ تر بسازند (كه عنصر متفاوتي ست). نتيجه اين فرآيند آزاد شدن مقدار زيادي انرژي ست (هسته هايي كه نتيجه اين فرايندند از نظر جرم كوچك تر از مجموع دو هسته اي هستند كه به هم جوش خورده اند. تفاوت در
جرم به خاطر اين است كه به انرژي تبديل شده است. c به توان دو است E=mc .

قدرت ستارگان به خاطر همجوشي هسته اي در هسته هايشان است كه به تبديل عنصر هيدروژن به هليوم مي انجامد.
توليد عناصر جديد كه به دنبال واكنش هاي هسته اي رخ مي دهد، تركيب هسته اي ناميده مي شود.
جرم يك ستاره به اين ترتيب تعيين مي شود كه چه نوع تركيب هسته اي در هسته اش رخ مي دهد.
همه ما هم از اتم هايي ساخته شده ايم كه در ستارگان توليد شده اند.

انواع ستارگان:

ستارگان كوچك: كوچك ترين ستاره ها فقط هيدروژن را به هليوم تبديل مي كنند.

ستارگان با اندازه متوسط (مثل خورشید): در دوره زندگيشان دير، يعني موقعي كه هيدروژنشان ته مي كشد، هليوم را به اكسيژن و كربن تبديل مي كنند.
ستارگان سنگين (بزرگ تر از پنج برابر جرم خورشيد): ستارگان با جرم بالا موقعي كه هيدروژنشان ته مي كشد، اتم هاي هليوم را به كربن واكسيژن تبديل مي كنند. به دنبال آن همجوشي كربن و اكسيژن باعث به وجود آمدن عناصر نئون، سديم، منيزيوم، سولفور و سيليكون مي شود. بعداً واكنش ها اين عناصر را به كلسيم، آهن، نيكل، كروميوم، مس وغيره تبديل مي كند. اين ستارگان پير و بزرگ با هسته هاي رو به نابودي, عناصر سنگيني به وجود می آورند (همه عناصر طبيعي سنگين تر از آهن, عناصر سنگينند) و اين عناصر سنگين را به سوي فضا می فرستند.